آموزش رانندگی
رانندگی آسان برای همه ی مبتدی ها نویسنده شمیلا سیامکی کارشناس ارشد روان شناسی
برای آن که ما اولین و مهمترین مخازن عشقی خود را پر کنیم، به آن احتیاج داریم که با خدای خود ارتباط برقرار کنیم. برای این کار راههای بسیاری وجود دارد که مراقبه، یکی از آنها و بسیار نیرومند است. اگرچه مراقبه به دین مخصوصی وابسته نیست، ولی میتواند از تمام سنت ما عقاید مذهبی فرق مختلف حمایت کند. هر کس میتواند از مزایای مراقبه بهره مند گردد حتی اگر ملحد باشد. همین طور که من از خداوند سخن به میان میآورم شما میتوانید بر آن نیروی مثبت نیروی عشق، بالاترین قدرت، بزرگترین پتانسیل، برترین منبع خرد، آیندهی سعادتمند، یا هر چیز دیگری که دلتان میخواهد نام نهید، یا آنرا تفسیر و تعبیر کنید. چون سوابق گذشتهی من شامل اعتقاد و ایمان وافر به خداوند بوده است ، من این نیرو را ، خدا مینامم. با این وجود شما مختارید که این موجود برتر، را خودتان به سلیقهی خود معنا کنید.
حتی اگر از دریچهی مذهبی به این موضوع نگاه کنیم، بعضی از افرادی هستند که به چیزی برتر اعتقاد دارند. آن نیروی برتری حتی میتواند پتانسیل درونی خود آنان باشد. دست کم اینست که اینان به آیندهیی بهتر و روشنتر نگاه میکنند. با هر نوع اعتقادی که میخواهد باشد، مراقبه به شما کمک میکند، تا اولین مخزن عشق خود را پر کنید. بلافاصله شما احساس آرامش و راحت بودن میکنید. متدرجاً احساس نشاط، اعتماد و عشق مینمایید. با صرف چند دقیقه وقت برای برقراری ارتباط با خداوند در روز، آن روز شما پربار و پر ثمر میشود. بیست و هشت سال زندگی من صرف آموختن مراقبه به مردم از فرق مختلف، حرفهها و مشاغل مختلف بوده است. اگرچه به آن از دریچهی تمرین ورزشی نگاه میشود، ولی با هیچ یک از مذاهب در تعارض نیست. برای آنکه از مزایای آن بهرهمند شوید، لزومی ندارد که شما طرز تفکر مذهبی داشته باشید. با وجود این اگر فردی مذهبی مراقبه کند، به نیروی مذهبی وی نیز کمک میشود. برقراری ارتباط دائمی با یک نیروی لایزال و مطلق، به شما کمک میکند تا معنای واقعی وجود حقیقی کائنات را در هر مذهبی که باشید درک و به آن پی ببرید.
مراقبه مرتب و منظم، به شما کمک میکند تا با سیمای درونی خودتان که با خداوند در ارتباط است دوباره مرتبط شوید. این ارتباط از قبل، در آنجا موجود است ولی لازم است که شما از آن مطلع شوید تا بتوانید آنرا تجربه کنید. اجازه دهید به چند تمرین هشیاری دست بزنیم:
چند لحظه به خودتان فرصت دهید تا به یاد مادرتان یا کسی که شما را دوست دارد بیفتید. همینطور که شما مسئول فکر کردن دربارهی او هستید، شروع به احساس و ارتباط خود با او میکنید. این ارتباط همیشه آنجاست و تازگی ندارد. تنها کاری که لازم است شما انجام دهید عطف توجه است و بلافاصله شما آنرا پیدا میکنید.
حالا نظر خودتان را متوجه گردن خود کنید. حلق و گلوی خود را بیاد بیاورید. فکر کنید احساس آن چگونه است. حالا نظر خود را متوجه حرارت بدن خود کنید بطوری ناگهانی شما نمیتوانید کاری کنید که از این حرارت مطلع نشوید یا آنرا احساس نکنید. چندی طول نمیکشد که توجه شما معطوف به چیزهای دیگر میشود و موضوع گردن را به کلی فراموش میکنید.
یک قسمت از فشکر شما همیشه در این تجربه است که گردن شما بدن شما را به سر شما مرتبط میکند. ولی آگاهی فکری شما تنها زمانی که در نظر دارید بر روی چیزی دقت خود را متمرکز کنید، گردن و سایر قسمتهای بدن شما را احساس میکند. مراقبه نیز تقریباً همین کار را میکند. دقت شما را معطوف به قسمتهایی از خودتان میکند که این قسمت ها قبلاً با خداوند مرتبط شدهاند. هنگامی که یاد گرفتید که این انتقال را چگونه باید انجام دهید، این احساس به شما دست میدهد که با خداوند مرتبط شدهاید. و این درست شباهت زیادی بدین دارد که حس میکنید گردن شما، بدنتان را به سر شما مرتبط میکند، یا اینکه ارتباط درونی خود با مادرتان، یا کسی که شما را دوست دارد را، میتوانید احساس کنید.
مراقبه (مدیتاسیون) عبارتست از انتقال دقت به قسمتی از وجود خودتان که از قبل با خداوند مرتبط شده است.
بدون هیچگونه تعبیر و تفسیر، تمرین مراقبه، مسالمت آمیز، ملایم و آرامش بخش است. متدرجاً درمییابید که در وجود شما احساس خارشی پیدا شده و در انگشتان دستان شما نیرو و گرمی بیشتری جریان یافته است. و با جریان یافتن این نیرو در بدن خود، شما، اعتماد بیشتر، عشق زیادتر، و شادی بیشتری برای حالاتی که دلیل آنها بر شما معلوم نیست حس میکنید. اینها همه تجربیات جهانی از مراقبه است و تفاوتی نمیکند که شما چگونه این نیرو را تعبیر و تفسیر کنید.
تعبیر من از این احساس، ارتباط من با خداوند است. من ، عشق، رحمت، و نیروی خداوند را حس میکنم و نیروی لایزالی از طریق نوک انگشتان بدون بدن من جریان پیدا میکند. دقیقاً مانند این است که من بدن خود را به کلید برق خداوند متصل کنم. افرادی که بینایی یا چشم اندازی مذهبی ندارند، از تمرین خود ممکن است تعبیر و تفسیر دیگری داشته باشند ولی در هر حال تمرینها همه یکی است.
مراقبه برای همه کس کارآیی دارد.
تمرین مراقبه، دیگر منحصر به گروههایی خاص نیست. هر فردی میتواند این تمرینها را انجام دهد و از مزایای آن بلافاصله برخوردار گردد، از بیست و هشت سال قبل که من این تمرین را شروع کردم زمانه آن قدر عوض شده است که قاب لوصف نیست. برای من جای شگفتی است که این روزها دانش آموزان شروع به تمرینهای مراقبه کردهاند. دیگر لازم نیست کسی سالها وقت صرف کند و دور از اجتماع، در سکوت کوهستان،مرتاض گونه به دنبال خداوند بگردد.
در سویس که بودم بعنوان یک کاهن، مدت نه سال ریاضت کشیدم تا تمرین ارتباط پیدا کردن با خداوند را یاد بگیرم. حالا، که به آموزش مراقبه اشتغال دارم، متوجه میشوم که با چه سرعت مافوق تصوری افراد طی مدتی کوتاه این تمرینات را فرا میگیرند. ظرف یکی دو هفته یاد میگیرند که به چه طریق با انتقال نیرو به سرانگشتان خود را عملی سازند. نود درصد از افرادی که در سمینارهای من به فراگیری مراقبه مشغولند، ظرف یکی دو روز میتوانند این تمرین را انجام دهند. برای من این کار بسیار هیجان انگیز است.
در سراسر تاریخ بشر، هیچگاه چنین موضوعی اتفاق نیفتاده است. دستیابی به مراقبه طی این مدت کم کمتر شنیده شده است. بزرگان اهل تصوف و قدیسین گذشته، سالها باید در این راه ریاضت میکشیدند. حالا، هر فردی قادر است بطوری عملی انتقال انرژی در بدن خود را تمرین و تجربه نماید. هر کس میتواند بلافاصله به آرامش و استراحت دست یابد. وقتی که شما پس از کار روزانه مراقبه میکنید، تنش آن روز، بطور خودکار شسته شده و از بین میرود. و زمانی که جریان انتقال نیرو را احساس میکنید، دوباره شارژ و پر میشوید و بلافاصله احساس شادابی میکنید.
زمانی که شما در اول صبح مراقبه میکنید، شما را آماده میکند تا برای دست و پنجه نرم کردنیهای حیات با طرز تفکری مثبت خود را آماده ک نید. به محض اینکه ارتباط خود یا خداوند را احساس میکنید، به شما کمک میشود تا بخاطر آورید که تنها نیستید و حامی قرص و محکمی دارید. بیشتر رنجهایی که میبریم و تقلاهایی که میکنیم از این فکر و احساس حاصل میشود که همواره تصور میکنیم همهی کارها را خودمان باید انجام دهیم. خوشبختانه چنین نیست. کمک در دسترس است. فقط باید آنرا بخواهیم. نیرویی که در انگشتان ما جریان پیدا میکند، دلالت بر آن دارد که ما مشغول برقراری ارتباطیم و بدین وسیله قادریم، نیرو، بینش و اشراق، نزهت و خلاقیتی که با آنها میتوانیم به آرزوهای خود جامهی عمل بپوشانیم، به بدن خود وارد کنیم.
زمانی که ما پیوستگی خود با خداوند را فراموش میکنیم درد و رنج ما آغاز میشود.
مراقبه بطور خودکار شروع به پر کردن اولین مخزن عشق ما میکند. محققاً بقیهی مخازن عشق، همه، مهمند. ولی اگر این مخزن خالی باشد، مهمترین خواهد بود. موقعی که ما ویتامین، خ، کم داریم، مشقتهای حیات و مسئولیتهای آنرا کاملاً حس میکنیم. حس میکنیم که همهی کارها را خودمان باید انجام دهیم و به تحقیق نمیدانیم چگونه این کار باید انجام شود. زمانی که از ارتباط خود با خداوند بی اطلاعیم، بطور خودکار، طور دیگری به مسئله نگاه میکنیم و از خود و دیگران بیش از حد انتظار توقع داریم. موقعی که ما احساس ارتباط با چیز بیشتری نمیکنیم، حداقل، انتظار ما آنست که بقیهی چیزها زیاد باشد، و بدون شک این امر برای ما غیرمترقبه و ناراحت کننده است. به جای قدرشناسی روزانه و خوشحالی از معجزات کوچک خداوند نظر خودمان را بیشتر متوجه چیزهایی که به دست نمیآوریم میکنیم و اصلاً تشخیص نمیدهیم که آن چیزهایی را که ما میخواهیم و به آنها احتیاج داریم، درزندگی ما در جریان است. زمانی که این مخزن عشق اول سطحش پائین است، هر چیزی که ما به دست آوریم به نظر کافی نمیرسد.
وقتی که شما به مراقبه مشغول میشوید و با خداوند مرتبط میشوید، نسبت به چیزهایی که دارید بیشتر شاکر خواهید شد. این نوع آگاهی مثبت، همراه با آرزوهای وسیعی که در شما نهفته است، آن نیروی لازم را در اختیار شما قرار میدهد که هر آرزویی دارید آنها را جذب و خلق کنید. طبعاً هنگامی که شما نیروی مثبت بیشتری از خود بیرون میدهید، مردم علاقهمند میشوند با شما باشند، با شما کار کنند، چیزهایی به شما بدهند، از شما سپاسگزار باشند و به شما اعتماد داشته باشند. به تعبیری دیگر، شما در حیات آنان نور میپاشید.
نظرات شما عزیزان: سه شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 2:32 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید. استفاده از مطالب وب بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد. متشکرم . شمیلا سیامکی روان شناس آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||
![]() |